دلنوشته...
سلامی به زیبایی بهار به کودک بهاریم، به عزیز دلم که اردیبهشتی است.
سلام به زیباترین هدیه خدا که نفسش شمیم عطر بهشت دارد و دستانش نوری از فردوس برین.
سلام به زیباترین ترسیم لبخند خدا بر بوم زندگیم ،سلام....
9 ماه گذشت...
9 ماه انتظار یعنی :270 روز فراق و هجران ،6480 ساعت اشتیاق وصال ،388800 دقیقه زندگی با رویای تو و 233280 ثانیه تپش و تشویش و دلهره. و همه خوب می دانیم که عقربه های ساعت با انتظار خصومتی دیرینه دارند..
ای عزیز در سفر، چشمم به راهیست که که ارمغانش تویی و نگاهم به آسمانی ست که تو در آن طلوع خواهی کرد.
دل بی تاب دیدن توست ای آنکه ندیده عاشقم کرده ای و این همان مهر زیبای مادری است.
لمست نکرده ام ولی بی تاب دستان تو ام ، ندیدمت اما دیوانه وار مشتاق روی ماه تو ام.
مهربان کودک من،تو هنوز پاک و معصومی،برای سلامت خودت و وصال شیرینمان بسیار دعا کن..
با تمام وجود و عاشقانه منتظر آغاز عاشقانه ترین فصل از کتاب هستی ام هستم و آن ،فصل همیشه سبز مادر شدن است...